سه ساعت با «ستارههای روی زمین»*
•کار اجباری
گولشِن آرورا، دستیار مربی تیم بسکتبال بود که با درگیری که با مربی پیدا میکند، از کارش تعلیق میشود. حالا دادگاه برایش به خاطر اولین خطایش، کاراجباری را در نظر میگیرد. گولشن باید به افرادی که دارای کمتوانی ذهنی هستند، بسکتبال بیاموزد. این آموزش اما به این راحتیها نبود. اجباری آموزشی که باعث شد تا گولشن با چالشهایی روبهرو شود که همیشه از آن میگریخت.
•بلای جان
گولشن که حالا برای مدتی از همسرش دور شده، باید این اجبار سه ماهه را تمام کند اما با دیداری که با همسرش پیدا میکند، بحثی همیشگی شکل میگیرد که گولشن را وارد زندگی گذشتهش میکند. گولشن همیشه از بچهها فراری بوده و نمیتوانست با آنان ارتباط برقرار کند. حالا چندین بچه با کمتوانی ذهنی نیز بلای جانش شدند.
•نرمالِ نرمال
در سه ماه او با خشم، کنایه و کوچکشمردن بچهها دستوپنجه نرم میکند. نفرتی که از بچهها داشت باعث میشود هربار بیشتر از قبل در این راه شکست بخورد. گولشن هیچ امیدی به این بچهها نداشت. حالا با گفتوگو با سرپرست مدرسه، آنان را فردی نرمال میبیند که نرمال بودنشان با بقیهی افراد فرق دارد. همین دیدگاه باعث شد تا کمکم برای بازی بسکتبال آمادهشان کند.
•بازی نهایی
گولشن بچهها را با بازی با تیمهای کوچک آماده میکند. با برنده شده در این بازیها، به سطح بالاتر میروند. حالا گولشن امید از دست رفتهش بازگشته و میتواند به بچهها اعتماد کند. در حین سفر او با چالشهایی مثل عادات غذایی و سروصدا کردن در اتوبوس مواجه میشود و سعی در پذیرش رفتارهای بچهگانه دارد. حالا بعد از گذشت سه ماه، تیم «ستاره» به نیمهنهایی میرسد. بعد از این زمان، گولشن حالا میتواند با بچهها باشد و آنان را جزئی از خودش بداند. گولشن با بچههایی آشنا شد تا با روبهرو شدن با گذشتهش بتواند به پذیرش برسد. مواجه شدن با چالشها و تحولی که برای گولشن اتفاق افتاد، فیلم را از فیلمهای دیگر جدا کرد. طوری که در ذهن میماند و میتوان بارها و بارها دید و لذت برد.
•پیشنهاد:
فیلم به کسانی پیشنهاد میشود که به ژانر کمدی و روانشناسی علاقه دارند. میتوان با این فیلم خندید و زندگی کرد.
*Sitaare Zameen Par 2025
الهام حبیبی




آخرین نظرات: